معدن برای یزد یک موهبت و مزیت است اما به شرط آنکه فارغ از بحث اکتشاف و استخراج، مسیرهای ایجادِ ارزشافزودهی بیشتر را با آگاهی و آیندهنگری و بهدور از شعارها تقویت کنیم. چند سالیست وقتی در مورد ضرورت اکتشاف صحبت میشود بسیار میشنویم که اگر در سالهای قبل فعالیتهای اکتشافی متناسب با برنامههای توسعهای پیش رفته بود، اکنون شمارش معکوسِ پایان ذخایرمعدنی یزد بهعنوان دومین استان معدنی کشور آغاز نشده بود. و امروز از صاحبنظران بسیاری میشنویم که اگر به فرآوری اهمیت ندهیم و معدنکاری را تا همان مرحله استخراج و پیشفرآوری رها کنیم بدونتردید و در آیندهای نزدیک، بسیاری از مزیتهای این فعالیتِ سودآور و باارزش را از دست خواهیم داد، زنجیره تولید نیمهتمام خواهد ماند و از گردونه رقابت رفته رفته حذف خواهیم شد. این درحالیست که طبقِ آمار، از طریقِ فرآوریِ نهایی موادمعدنی میتوان بهطور متوسط ارزشافزودهای بالغ بر 10 برابر ارزشِ خام موادمعدنی را به دست آورد.
اهمیت این موضوع سبب شد که بحث اصلی نشستِ اخیرِ کمیسیون تحقیق و توسعه خانه معدن یزد، پیرامون اهمیت فرآوری و برنامههای کمیته فرآوری در راستای توسعه هدفمندِ این حوزه دنبال شود.
در این نشست حبیبیان معاون هلدینگ فولاد یزد از تجربهاش طی این سالها گفت و از مغفول ماندنِ حوزه فرآوری علیرغمِ پتانسیلهای غنی استان یزد گلایه کرد. به گفته او سالها قبل تلاش شد تا یک NGO در حوزه فرآوری در یزد تشکیل شود، دغدغهمندان و فعالان معدنی بسیاری هم پای کار آمدند اما چون آن زمان چنین فعالیتهایی در کانون توجه نبود، نتیجه دلخواه به دست نیامد.
یک واقعیتِ تلخ
به گفته حبیبیان، در بخش خصوصی بعد از اخذ پروانه بهرهبرداری و واگذاری معدن، فارغ از بازگشت سرمایه و آورده طی چند سال اکتشاف با هزینه بالا انجام میشود. بعد از آن هم استخراج و باطلهبرداری صورت میگیرد. اما زمانیکه نوبت به فرآوری میرسد سرمایه تمام میشود و این یک واقعیتِ تلخ است.
حبیبیان در ادامه نبودِ یک شرکت تخصصی طراحی کارخانه فرآوری در استان یزد، عدم دسترسی به آمار و اطلاعات و محرومیت از یک نهاد بهعنوان متولی جمعآوری، صحتسنجی و تحلیل دادهها را یک چالش جدی در حوزه فرآوری میداند و میگوید: گام اول در بهینهسازی و ارتقا سیستمهای فرآوری، تحلیل دادهها است.
او ادامه میدهد: اگر دادهها و اطلاعات شرکتهای بزرگ معدنی جمعآوری و تحلیل شود، بر مبنای نتیجه، میتوان با بررسی گذشته، آینده را ساخت. بهخصوص در زمانهی حاضر که شاهد حضورِ پررنگ هوشمصنوعی هستیم و این فناوری ارتباط مستقیم با دادهها دارد، اگر بستر فراهم نشود از دنیا عقب میمانیم.
رویه سنتی را کنار بگذاریم
در این میان محمدرضا علمدار مدیر مرکز تحقیقات موادمعدنی ایران-یزد با بیان اینکه این مرکز به تمام دادههای فیزیکی دسترسی دارد میگوید: باید در حوزه اطلاعرسانی از سوی شرکتهای معدنی فرهنگسازی صورت گیرد. ما باید در کنار هم رشد کنیم و تفکرات و رویه سنتی را کنار بگذاریم.
البته برخی از حاضران معتقد بودند که شرکتهای معدنی در سراسر دنیا برخی از اطلاعات فنی خود را بهصورت محرمانه نگه میدارند و تنها برخی اطلاعات همچون مصرف انرژی و تناژ تولید و ... را منتشر میکنند.
در فرآوری هیچ محرکی جز بازار وجود ندارد
عدم نظارت مستقیم و جدی بر حوزه فرآوری و نبودِ الزام، از دیگر کاستیهایی است که حبیبیان از آن گله داشت. «در مرحله فرآوری هیچ عامل نظارتی و محرکی جز بازار وجود ندارد؛ آن هم تنها در موردِ مادهمعدنی همچون کنستانتره با عیار بالای 65 درصد. متاسفانه عامل نظارتی متخصص در حوزه بازیابی هم وجود ندارد و اینجاست که خلاء حضورِ دانشگاه در کنار صنعت پررنگ میشود. متاسفانه در کشورِ ما نگرشِ درست نسبت به تغییراتِ بزرگ و اقدامات اساسی در بسیاری از موارد وجود ندارد. بنده شخصا طی چند سال در تمام کارخانههای فراوری کشور حضور پیدا کردم و پیشنهاد فعالیت برای افزایش بازیابی را مطرح کردم اما بهجز دو مورد هیچکدام نپذیرفتند. زیرا نمیخواهند از روزمرگی جدا شوند و برای آینده قدم بردارند. در این زمینه نظارتی هم وجود ندارد و همین امر مزید علت میشود.»
کلافِ سردرگمِ پیوندِ صنعت و دانشگاه
پیوندِ صنعت و دانشگاه با یکدیگر از موضوعاتیست که سالهاست به یک کلاف سردرگم تبدیل شده و باوجود اهمیتی که این رابطه دارد و دستاوردی که میتواند داشته باشد، همچنان در مسیرِ شکلگیری آن چالشهای بسیاری وجود دارد.
حبیبیان معتقد است که طی این سالها هنوز صنعت و دانشگاه نتوانستهاند به یک زبان مشترک دست یابند بنابراین باید واسطهای باتجربه و متخصص در این میان قرار گیرد تا زبان هر دو را بداند و بهنحوهی انتقال آن آگاه باشد. صنعت و دانشگاه باید به یک زبان مشترک برسند و جز این راهی نیست. به گفته او، برای مثال خانه معدن استان یکی از نهادهای متخصصی است که میتواند بهدرستی رابطه صنعت و دانشگاه را شکل دهد و بعد از آن روی فرایندها و نوع ارتباط و مسیر نظارت کند.
حبیبیان تصریح میکند: در چند سال اخیر تعداد زیادی پروژه در معادن بزرگ استان تعریف شده است؟ اما آیا چه تعداد از آنها عملیاتی شده است.
تحقیق و توسعه تنها تعریف پروژه نیست
بحث تحقیق و پژوهش یکی از مباحث داغ این نشست بود. حبیبیان معتقد است که متاسفانه گاهی باوجودِ حضورِ شرکتهای بزرگ تحقیقاتی خارجی و تهیه پروپوزالهای کاربردی و صرف هزینههای کلان، متولی برای اجرا وجود ندارد. پس تحقیق و توسعه تنها تعریف پروژه نیست بلکه باید فعالان و معدنکاران به سطحی از آگاهی برسند که برای مثال به فرآوری به چشم یک نیاز بنگرند و ترغیب به استفاده از طرحهای پژوهشی در این حوزه شوند اما متاسفانه دانش فرآوری در ایران بالغ نشده است و فکر میکنیم نیازی برای آن وجود ندارد و به همین دلیل است که این رشته در دانشگاه نیز خواستاری ندارد زیرا بعد از فارغالتحصیلی بازار کارِ آن نسبت به اکتشاف و استخراج محدودتر است.
علیرضا جبینپور بهعنوان نماینده صندوق CVC سنگآهن مرکزی اما معتقد است که مشکل اصلی ما فارغ از عدم آگاهی صنعتگران و معدنکاران نسبت به اهمیت طرحهای پژوهشی در توسعه فعالیتشان، نبودِ بستر مناسب برای حضورِ پژوهشگران در حوزه صنعت و معدن است زیرا به پژوهشگری بهعنوان یک شغل نگاه نمیشود. بههمین دلیل فارغالتحصیلان مهاجرت را ترجیح میدهند و یا در بخشهای دیگر مشغول به کار میشوند و ما مجبور میشویم از خارج کشور و با هزینه هنگفت تیمهای تحقیقاتی دعوت کنیم و در نهایت به دلیلِ عدم همراهی، نتیجهای هم نگیریم.
امین حسینمرشدی رییس پژوهشکده فناوری های معدنکاری نیز معتقد است که مشکل اصلی ما این است که در ایران پژوهش یک امر فانتزی محسوب میشود، درحالیکه باید به پژوهشها بهعنوان یک حلال نگاه کرد. بیتردید تا زمانیکه این حوزه بولد نشود راه به جایی نمیبریم. بنابراین صنایع و معادن باید در کنار دانشگاه و پژوهش قدم بردارند.
نحوه برگزاری چهارمین دوره کنفرانس ملی فناوریهای معدنکاری 1403، تفکیک وزارت معدن از صنعت و تجارت که البته به عقیده برخی از حاضران باید با بررسی همه جوانب صورت گیرد تا سبب تسهیل امور شود نه تبدیل آن به یک مانع، حضورِ مسئول فنی فرآوری در کارخانههای فرآوری و جلوگیری از هدررفت مادهمعدنی و باطلههای معدنی از دیگر مباحثی بود که در این نشست درباره آن بحث و گفتگو شد.