پای ممنوعیتِ واردات ماشینآلات معدنی بر گلوی اقتصادِ معادن
فعالیتهای معدنی در ایران سالهاست که به دلیل برخی محدودیتها برای واردات ماشینآلات و تجهیزات و همچنین فشار تحریمها، کجدار و مریز به فعالیتشان ادامه میدهند.
مجموعههای معدنی کشور سالهاست که به دلیل تحریمهای خارجی و محدودیتهای داخلی هر چه توان دارد برای کمک به اقتصاد کشور به کار میگیرند تا چرخ اقتصاد جامعه راحتتر بچرخد و مواهب خدادادی معدنی به سرمایههای جاری کشور تبدیل شود. اما فرسودگی و خستگی ناوگان معدنی کشور، سال به سال از سرعت این بخش مهم اقتصاد میکاهد.
ایران سرزمین معادن است. یکی از غنیترین کشورها از نظر وجود مواد معدنی که 37 میلیارد تن ذخایر اثبات شده و بیش از 57 میلیارد تن ذخایر بالقوه 68 نوع ماده معدنی در آن وجود دارد. بر اساس برخی آمارهای رسمی دستکم 30 درصد از گردش مالی اقتصاد کشور به معادن وابسته است. طبیعتا با چنین سهمی از اقتصاد، وضعیت معادن کشور از نظر تجهیزات و ماشینآلات باید در بهترین شرایط قرار داشته باشد تا این عرصه مهم اقتصادی همواره پویا باشد. اما آیا چنین تصوری از فعالیت معادن ایران در واقعیت هم مشاهده میشود؟ پاسخ منفی است.
در این گزارش قرار نیست به عملکرد معادن کشور یا استان یزد پرداخته شود. معرفی ظرفیتهای معدنی استان و کشور نیز هدف این گزارش نیست. بلکه قرار است نگاهی به وضعیت مهمترین بخش فعالیتهای معدنی در ایران داشته باشیم؛ ماشینآلات و تجهیزات.
بارِ معادن بر دوش فرسودهها
هیچ معدنی بدون تجهیزات و ماشینآلات نمیتواند به استخراج و درآمدزایی برسد. با این حساب تهیه و تامین ماشینآلات و تجهیزات مرتبط با معادن مهمترین بخش این فعالیت است. اما این بخش مهم و ضروری سالهاست که در ایران پشت سدها و موانع عجیب و غریب داخلی و خارجی متوقف مانده تا کار برای فعالان حوزه معدن در کشور سال به سال دشوارتر شود.
پیگیریها و مشاهدات میدانی از حوزه ماشینآلات معدنی در ایران و به ویژه استانهای معدنخیزی مانند یزد نشان میدهند که شرایط و وضعیت این بخش از فعالیت معدنها چندان مطلوب نیست. به استناد آمارهای رسمی در ایران اندکی بیش از 6 هزار و 800 معدن فعال هستند که فعالیتهای حمل و نقلی در این معادن با 37 هزار دستگاه ماشینمعدنی انجام میشود.
تا اینجای ماجرا موضوع چندان نگرانکننده نیست. اما وقتی به عمر این ناوگان مهم اقتصادی نگاه کنیم، چالش مهم معدنکاران در ایران نمایان میشود. زیرا دستکم 60 درصد از ماشینآلات معدنی فعال در ایران فرسوده هستند و بدتر اینکه کمبود ماشینآلات معدنی هم به شدت در کشور احساس میشود. دو معضل مهمی که با واردات قابل حل هستند، اما تحریمها و برخی محدودیتهای داخلی که با هدف حمایت از تولید داخل ایجاد شدهاند، اجازه رفع این معضل را نمیدهند.
ضرورت اصلاح مقررات مربوط به واردات ماشینآلات معدنی
برای درک آنچه که در حوزه ماشینآلات معدنی کشور طی سالهای اخیر رخ داده و منجر به فرسودگی این ناوگان شده باید پای صحبت فعالان این حوزه نشست. اظهارنظرها متعدد و در عین حال همگی در یک نقطه مشترک هستند؛ ضرورت اصلاح مقررات مربوط به واردات ماشینآلات معدنی.
داوود شکوهی یکی از فعالان شناخته شده حوزه معادن در استان یزد و قائممقام مدیرعامل مجتمع صنعت و معدن ذوب آهن جنوب شرق ایرانیان، شرایط کلی تجهیزاتی و ماشینآلاتی معادن کشور را مطلوب نمیداند و معتقد است که در صورت کمتوجهی به این موضوع، فعالیت معادن کشور طی سالهای آتی با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد.
او با دستهبندی ماشینآلات معدنی به دو دسته سنگین و فوق سنگین میگوید: «ما در حوزه دستگاهها و ماشینهای فوق سنگین مانند بیلهای 2000 و 1500 یا تراک 100 تنی شرایط نسبتا مناسبی داریم و اوضاع تقریبا قابل قبول است. اما در بخش دستگاههای سنگین، ساختار ناوگانمان بسیار مستهلک است و حتی شاهد فعالیت دستگاههای با عمر بیش از 40 سال هم هستیم. دستگاههای دور از فناوریهای روز که هم مصرف بالایی دارند، هم آلاینده محیط هستند و هم راندمان پایین و هزینه نگهداری بالایی دارند و کار کردن اپراتورها با آنها نیز راحت نیست.»
این فعال حوزه معدن میافزاید: «هرچند برخی شرکتهای دانشبنیان بعضی از امکانات روز را به صورت جانبی روی ماشینآلات نصب میکنند، اما خروجی این اقدام نسبت به دستگاههای روزآمد و مدرن که مجهز به امکانات جانبی هستند پایینتر است. ضمن اینکه طبیعتا وقتی سیستم یک دستگاه را بخواهیم تغییر دهیم، ممکن است تاثیراتی نیز در عملکرد دستگاه به همراه داشته باشد.»
پشتیبانی از مونتاژ، در پوشش حمایت از تولید داخلی
داوود شکوهی به یک نکته مهم و قابل تامل اشاره میکند که نه تنها در این حوزه، بلکه در بخشهای دیگر اقتصاد کشور نیز میتوان آن را مشاهده کرد؛ تقویت مونتاژ دستگاههای کمکیفیت به بهانه حمایت از تولید.
او اظهار میکند: «واردات دستگاههای سنگین سالهاست که ممنوع شده و برای خرید ماشینآلات با مشکلات زیادی مواجهیم. میگویند وقتی دستگاهی در داخل تولید میشود نباید نمونه خارجی آن را وارد کرد. در حالی که عمده ماشینآلاتی که در داخل تولید میشوند مونتاژ قطعاتی کمکیفیت از دستگاههای چینی هستند و شاید 5 درصد از این دستگاهها در داخل تولید شود. اما به نام تولید داخل مطرح میشود که آسیب زیادی به فعالان حوزه معدن وارد میکند.»
این فعال حوزه معادن تصریح میکند: «این دستگاهها معمولا نه تنها دارای فناوریهای روز نیستند، بلکه از نظر طراحی قطعات نیز استانداردهای مرسوم در آنها رعایت نشده است. مثلا بلبرینگی در یک دستگاه استفاده میشود که در دستگاههای دیگر به کار نرفته است. درواقع انحصاری تولید میکنند که ناچار به خرید از خود چینیها باشیم. این روند باعث میشود که پس از خرید این ماشینآلات که به نام تولید داخل معرفی میشوند، برای تامین قطعات با مشکل مواجه شویم.»
قائممقام مدیرعامل مجتمع صنعت و معدن ذوبآهن جنوب شرق ایرانیان به تجربه خرید یک دستگاه لودر از یکی از تولیدکنندگان داخلی اشاره میکند و میگوید: «هنگام خرید یک دستگاه لودر به ما گفتند مراقب باشید که دستگاه سوپر نزند چون در این صورت با توجه به اینکه قطعه در ایران وجود ندارد دستکم دو ماه باید منتظر باشیم تا قطعه به دستمان برسد. عملا خدمات پس از فروش این دستگاهها هم به دلیل اینکه تولید داخل نیستند منتفی است. یا در تجربهای دیگر از یک شرکت داخلی تراکمعدنی خریدیم و 13 ماه است که منتظریم تا کتاب راهنمای این دستگاه را تحویل دهند. هر بار هم پیگیری کردیم میگویند در حال تهیه است. این تجارب نشان میدهند که مسیر در پیش گرفته شده نادرست است.»
از ادعای تولید تا تولیدِ ناکافی و بیکیفیت
این فعال و کارشناس حوزه معادن میافزاید: «متاسفانه این موضوع به یک روال در کشور تبدیل شده که هر شخص یا مجموعهای ادعا کند میتواند دستگاهی را تولید کند، بدون در نظر گرفتن توان تولید و تطبیق آن با نیاز بازار داخل، واردات آن دستگاه با هدف حمایت از تولید داخل ممنوع میشود. اسفند پارسال به طور ناگهانی واردات دستگاه حفاری اکتشافی مغزهگیر ممنوع شد. پیگیر که شدیم گفتند چند شرکت داخلی توان تولید این دستگاه را دارند. در نهایت با تولیدکنندهای مواجه شدیم که فقط دو دستگاه از مدلهای مختلف تولید کرده بود که حدود 80 درصد قطعاتشان هم اصلا در ایران تولید نمیشود.»
داوود شکوهی خاطرنشان میکند: «یک تولیدکننده ماشینآلات سنگین باید دستکم سالانه 30 دستگاه بسازد تا هم هزینههای تولیدش پایین بیاید و هم نیاز بازار داخلی را تامین کند. در غیر این صورت هزینههای ما را بالا میبرد. این شکل حمایت از تولید داخل درست نیست. اگر دستکم 60 درصد محصول در ایران ساخته شود و تعداد تولید هم قابل توجه باشد میپذیریم که باید واردات آن دستگاه را ممنوع کنند. نه اینکه 10 درصد در داخل تولید شود و بقیه وارداتی باشد. در نهایت هم زیانش به ما میرسد.»
او معتقد است که حمایت از تولید داخل در عین حال که یک وظیفه همگانی است، نباید به مانعی برای سایر بخشهای تولید و اقتصاد تبدیل شود. این کارشناس حوزهی معادن، نتیجه و خروجی این فرآیند حامیانه را چیزی شبیه به بازار انحصاری خودرو در ایران ارزیابی میکند که سالهاست با وجود انواع حمایتها پیشرفتی دارند و عملکردش رضایتبخش نیست.
قائممقام مدیرعامل مجتمع صنعت و معدن ذوبآهن جنوب شرق ایرانیان تصریح میکند: «باید در سیاستگذاریها طیف گستردهای از عوامل را در نظر بگیریم تا خروجی به سود کل جامعه باشد. بر کسی پوشیده نیست که کاهش سرعت فعالیتهای معدنی به دلیل ممنوعیت واردات ماشینآلات و تجهیزات با هدف حمایت از تولید داخل در نهایت به زیان کل جامعه است. باید خروجی همه تصمیمات افزایش تولیدات مملکت باشد.»
جای خالی 25 هزار دستگاه ماشینآلات معدنی در ایران
اهمیت دیدگاههای داوود شکوهی زمانی بیشتر درک و احساس میشود که آمار تقریبی نیاز کنونی معادن کشور به ماشینآلات معدنی را مرور کنیم. طبق اظهارنظرهای رسمی منتشر شده دستکم 25 هزار دستگاه ماشینآلات سنگین معدنی نیاز است تا ناوگان معادن کشور بتواند در شرایطی مطلوب فعالیت کند.
بر اساس این آمارها در حال حاضر از 37 هزار دستگاه معدنی موجود در کشور عمر حدود 18 هزار دستگاه بین 20 تا 30 سال است که عملا دستگاههای فرسوده و خارج از استانداردهای جهانی محسوب میشوند. با این حساب قطعا توان تولید این تعداد ماشین معدنی در کشور تا سالها بعد نیز وجود ندارد و واردات تنها راه برونرفت از این معضل به حساب میآید.
این شرایط در حالی مشاهده میشود که طی سالهای اخیر بارها بر ضرورت رفع موانع پیش روی واردات ماشینآلات معدنی تاکید شد، اما همچنان در بر همان پاشنه میچرخد که طی سالهای گذشته چرخیده است. حتی اقداماتی نیز برای رفع این چالش توسط دولت انجام شد و گامهایی نیز برداشته شده که به نظر میرسد تاثیر چندانی نداشت.
«محمد فلاح» مدیرعامل شرکت مادیار معدن ایساتیس که در زمینه واردات ماشینآلات معدنی فعالیت میکند نیز بر این باور است که کماکان شرایط غیرمنطقی بر حوزه واردات ماشینآلات معدنی حاکم است که راهگشای مشکلات کنونی این بخش نیست.
او با بیان اینکه ناوگان ماشینآلات معدنی در کل کشور فرسوده است، میگوید: «فرآیند تولید ماشینآلات معدنی فناوری خاصی دارد که خیلی از کشورهای فعال در حوزه معدن به سمت آن نمیروند و ترجیح میدهند واردکننده این تجهیزات باشند. در واقع منطق صنعت نمیپذیرد که همه چیز را خودمان تولید کنیم. چند تولیدکننده مطرح مانند کوماتسو ژاپن، کترپیلار امریکا یا ولوو در این زمینه پیشتاز هستند و نیاز اصلی فعالیتهای معدنی جهان در بخش ماشینآلات را تامین میکنند.»
فلاح نیز با انتقاد از ممنوعیت واردات به بهانه تولید داخل، به مونتاژهای در حال انجام با نام تولید داخلی اشاره میکند و معتقد است که باید بازتعریفی در زمینه تولید داخلی در کشور داشته باشیم تا صورت مساله به شکلی درست بیان شود. به اعتقاد او زنجیرهای از مشکلات سبب شده که در حال حاضر ناوگان فرسودهای از ماشینآلات معدنی در کشور وجود داشته باشد و بار اصلی فعالیتهای معدنی را به دوش بکشد.
تعریفِ نادرست از ماشینآلات معدنی در کشور
مدیربازرگانی شرکت صنعتی معدنی شهداب یزد به یک نکته قابلتوجه در زمینه ماشینآلات معدنی اشاره میکند که به نظر میرسد میتواند پاشنه آشیل بسیاری از تصمیمگیریهای دولتی در این حوزه باشد. به گفته او منظور از ماشینآلات معدنی صرفا خودروهای سنگین فعال در حوزه معدن نیستند و همه تجهیزات مرتبط با خط تولید ماده معدنی را باید ماشین معدنی تعریف کرد.
محمد فلاح میافزاید: «همه تجهیزات و ابزار استخراج یک کانی معدنی را ماشین معدنی مینامیم. در حالیکه در تصمیمگیریها، قوانین و تعرفهها صرفا به خاطر واژه ماشین، تصوری از خودرو وجود دارد. یعنی در تصمیمگیریها برای واردات ماشینآلات معدنی با همان تعریف گستردهای که دارد، با برداشت نادرست از واژه ماشین، شاهد اشتراکات زیادی با تصمیم ها و تعرفههای حوزه واردات خودرو هستیم.»
او خاطرنشان میکند: «ماشینآلات معدنی ابزار تولید ماده معدنی است. یعنی اگر خط تولید یک ماده معدنی را وارد میکنیم از پرداخت حقوق ورودی معاف است. طبیعتا کسی قرار نیست با دامپتراک مسافرت کند. این ماشینآلات بخشی از خط تولید ماده معدنی هستند. در واقع نقطه صفر و آغاز تولید ماده معدنی به همین ماشینآلات وابسته است و زنجیره تولید ماده معدنی با همین تجهیزات و ماشینآلات شکل میگیرد.»
چالشِ تامین قطعات
این کارشناس و فعال حوزه معدن معضل دیگر در زمینه ماشینآلات معدنی را محدودیتهای واردات قطعات مورد نیاز این دستگاهها و ماشینهای قابل استفاده در معادن بیان میکند و میافزاید: «متاسفانه در واردات قطعات مورد نیاز ماشینآلات هم با مشکل مواجهیم. برای نمونه قطعات یا محصولات مصرفی برخی از ماشینآلات سنگین معدنی باید از همان شرکتها خریداری شود. شرکت کوماتسو روغن مخصوصی را برای ماشینآلاتی که تولید میکند در نظر میگیرد که در صورت استفاده منجر به بهبود عملکرد دستگاه میشود. ولی ما به دلیل تولید روغن در کشور و ممنوعیت واردات نمیتوانیم این روغنهای مخصوص را وارد کنیم.»
محمد فلاح تصریح میکند: «وقتی دستگاهی را از یک تولیدکننده برجسته بینالمللی خریداری میکنیم بهتر است که قطعاتش را هم از خودشان بخریم. اما سیستم بازرگانی و گمرکی کشور ما چنین مواردی را برای فعالیتهای معدنی لحاظ نمیکند و نسخهای واحد برای همه حوزهها در نظر میگیرد. مثلا برای وارد کردن فیلتر ماشین سنگینی مانند دامتراک 100 تنی ردیف تعرفه یکسانی با فیلتر یک خودروی سواری در نظر گرفته میشود.»
او تاکید میکند که معدنکاری در ایران به شدت سنتی و ناوگان استخراج معدنی کشور نیز خسته و فرسوده شده است. فلاح همچنین با بیان اینکه در حوزه معادن از تکنولوژی روز دنیا عقب ماندهایم، میگوید: «ما داریم خودمان را با این ماشینآلات به زحمت پیش میبریم. در صورتی که استفاده از تکنولوژی روز میتوانست سرعت و میزان استخراج ما را بالا ببرد و هزینههای تولید و خروج ارز ناشی از تعمیر و نگهداری این ماشینآلات را کم کند. ضمن اینکه ماشینآلات جدید اثرات مخرب محیط زیستی کمتری دارند.»
این فعال حوزه معادن تصریح میکند: «به دور از تعصبها باید بپذیریم هیچ کشوری تلاش نمیکند همه چیز از یک صنعت را خودش تولید کند. هرکسی در حوزه تخصصی خودش تلاش میکند تا رشد کند. یک سری چیزها منطق اقتصادی ندارد. مثلا منطقی نیست که دست و پا بزنیم تا در ساخت ماشینآلات سنگین و فوق سنگین معدنی مستقل شویم. اگر این نگاه و دیدگاه اصلاح شود اتفاقات خوبی میافتد.»
محمد فلاح با بیان اینکه ایران در بحث ذخایر معدنی، کشور پرظرفیتی است، میافزاید: «در شرایط اقتصادی کنونی قطعا بخش معدن میتواند با اندکی توجه و حمایت بسیار کمککننده باشد. تسهیل شرایط که این صنعت هم بتواند رشد کند کار دشواری نیست. میتوانیم روال رو به رشدی را ایجاد کنیم و در بازههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت حرفی برای گفتن داشته باشیم.
توسعهی معادن در گرو نوسازی ناوگان معدنی
چالشهای حوزه تامین ماشینآلات معدنی در شرایطی سالهاست پابرجا ماندهاند که طبق برنامهریزیهای کلان و منطبق بر اسناد بالادستی، باید در این بخش گامهای بزرگ و مهمی برداشته شود که تحقق این اهداف مستلزم برخورداری از تجهیزات بهروز و باکیفیت است.
در سند 20 ساله چشمانداز 1404 ایران که دو سال تا رسیدن به آن باقی مانده، برای فعالیتهای معدنی کشور افزایش رشد تولید موادمعدنی فلزی با نرخ رشد میانگین 18درصد از 39.5 میلیون تن در سال 1383 باید به حداقل به یک میلیارد و 277 میلیون تن ترسیم شده است. همچنین تولید موادمعدنی غیرفلزی با نرخ رشد میانگین 14درصد از 113.45 میلیون تن در سال 1383 به حداقل یک میلیارد و 777میلیون تن در نظر گرفته شد. اما با شرایط کنونی ماشینآلات معدنی کشور تحقق این آمارها دور از انتظار است.
مدیرعامل شرکت دانشبنیان پادرا معدن ایرانیان که یکی از شرکتهای فعال در زمینه اکتشافات و انفجارهای معدنی است نیز مانند سایر فعالان این حوزه از فرسودگی ماشینآلات معدنی در کشور گلایه دارد و در عین حال تاکید میکند که نباید ماشینآلات معدنی را صرفا به ماشینهای باربری و بارگیری معادن محدود دانست.
«رضا دهقان» میگوید: «ماشینهای بارگیری و باربری کل تجهیزات معدنی نیستند. مثلا ماشینآلات و تجهیزات مرحله اکتشاف و انفجار هم در این بخش گنجانده میشوند. اتفاقا در مسیر توسعه فعالیتهای معدنی، انفجار نخستین مرحله محسوب میشود.»
فرسودگیِ خطرناک در تجهیزات انفجاری معادن کشور
این کارشناس حوزه اکتشاف و انفجارهای معدنی با اشاره به وجود دو نوع دستگاه انفجاری برای فعالیت در معادن اظهار میکند: «برای انجام انفجارهای معدنی دو نوع دستگاه استفاده میشود که یکی آنفوتراک برای چالههای انفجاری خشک و دیگری امولشنتراک برای چالههای انفجاری دارای آب است. ما برای گسترش فعالیتهای معدنی و افزایش تعداد معادن و اکتشافات نیاز داریم که تعداد این دستگاهها افزایش یابد. اما چندین سال است که امکان وارد کردن این دستگاهها به کشور وجود ندارد.»
دهقان خاطرنشان میکند: «حدود 10 سال پیش تعدادی از این دستگاهها وارد کشور شد و پس از آن دیگر واردات نداشتیم. یعنی هنوز با همان دستگاهها کار میکنیم. در حالی که عمر مفید این دستگاهها طبق استاندارد جهانی 5 سال است. بیشتر این دستگاهها مشکل پیدا کردهاند و از نظر اقتصادی و ایمنی هم صرف نمیکند که اورهال شوند. موضوع مهم این است که این دستگاهها قابلیت انفجار دارند و ممکن است حوادث ناگواری رقم بزنند. علاوه بر اینکه امکان خرید و اورهال کردن این دستگاهها وجود ندارد. یکی از چالشهای مهم در این حوزه، کمبود تعداد این دستگاهها نسبت به تعداد حفاری و اکتشافات معدنی در ایران است.»
فاصله تعداد مجوزهای واردات با نیاز معادن
مدیرعامل شرکت پادرا معدن ایرانیان هم به مشکلات بخش واردات ماشینآلات سنگین معدنی اشاره میکند و میگوید: «در حوزه ماشینآلات سنگین به شدت مشکل داریم. انبارهای معادن چه در بحث دستگاههای حفاری و چه در حوزه باربری تقریبا خالی شده است. چند سال است که برای واردات ماشینآلات برندهای خوب خارجی و قطعات آنها با مشکلات زیادی مواجه هستیم. معادن در زمینه تامین قطعات به شدت مشکل دارند. در فرآیند دور زدن تحریمها هم مشکل بزرگ این است که قطعات با چند برابر قیمت به دست معدنکاران میرسد.»
رضا دهقان خاطرنشان میکند: «مقدار محدودی مجوز صادر میشود که نیاز بازار داخل را تامین نمیکند. شاید اگر صدور این مجوزها 10 سال پیش آغاز شده بود، امروز در بخش بارگیری و باربری معادن مشکلات کمتری داشتیم. باید در نظر داشته باشیم که فرسودگی ناوگان بارگیری و باربری، هزینه تولید را به شدت افزایش میدهد. زیرا در فعالیتهای معدنی تا پیش از مرحله سنگشکن بیشترین هزینه مربوط به حملونقل است که بین 50 تا 55 درصد هزینهها را شامل میشود.»
او بر این باور است که فعالان حوزه معدن در ایران در مقایسه با همه مشکلات و کاستیهای متعددی که در حوزه تجهیزات و ماشینآلات وجود دارد، عملکرد خوبی دارند و نقش برجستهای در اقتصاد کشور ایفا میکنند.
این فعال حوزه اکتشافات و انفجارهای معدنی میگوید: «در حال حاضر شرایط به گونهای است که به دلیل پایین بودن قیمت انرژی، هزینههای تحمیل شده ناشی از کمبود و فرسودگی تجهیزات معدنی بر فعالیتهای این حوزه به نوعی جبران شود. اما اگر قیمت انرژی در کشور واقعیسازی شود چالشهای معادن ما برجسته خواهد شد. میتوان پیشبینیکرد که به جز معادن بزرگ ما، احتمالا تا 60 درصد معادن کوچک و متوسط کشور زیانده خواهند شد.»
شرطِ حیاتِ اقتصاد معدنی
شرایط خاص و البته متنوع اقلیمی ایران و همچنین تنوع معادن کشور به ویژه در استانهایی مانند یزد که از ظرفیت معدنی بالایی برخوردار هستند، نیاز کشور به آسانسازی واردات ماشینآلات و تجهیزات معدنی را بیشتر از شرایط عادی مهم و ضروری جلوه میدهد.
اهمیت رونق دادن به فعالیت های معدنی و همچنین کاهش هزینههای تولید مواد معدنی در کشور زمانی بیشتر قابل لمس است که نقش این بخش در اشتغالزایی هم مد نظر قرار بگیرد. آنچه که طی سالهای اخیر به شکل ممنوعیت واردات یا برخی اشکالها در برنامهریزی و تصمیمگیری برای واردات ماشینآلات و تجهیزات معدنی مشاهده میشود، در واقع عوامل کاهش درآمد معادن و افزایش هزینههای تولید محسوب میشوند. طبیعتا هر چقدر فرسودگی ناوگان معدنی کشور بیشتر شود، هزینه تمامشده محصول معدنی هم افزایش مییابد و فعالیتهای معدنی هم به سمت زیانده شدن پیش میروند. در چنین شرایطی تنها راهکار پیش روی دولت برای سر پا نگه داشتن اقتصاد معدن، آسانسازی واردات ماشینآلات معدنی و تجهیزات و قطعات وابسته این بخش است. گام مهمی که حتی یک روز زودتر برداشته شدنش میتواند اثربخش باشد و یک روز دیرتر شدنش هم هزینههای بیشتری را بر اقتصاد مولد معدن تحمیل کند.